جامعهی ایران در بحبوحهی هوای سرد زمستان با بحران کمبود برق در کشور دست و پنجه نرم میکند. به طوری که بسیاری از کارخانهها و ادارات دولتی در برخی شهرها تعطیل یا با کاهش ساعات کار مواجه شده و آموزش در برخی مقاطع تحصیلی به صورت از راه دور و غیر حضوری برگزار میشود. قطعی برق در مناطق صنعتی و مسکونی و کمبود انرژی به ویژه در فصل زمستان باعث بروز مشکلاتی در کشور شده است اما دلایل این بحران و راههای برونرفت از آن چیست؟ در این مطلب به بررسی بحران کمبود برق در کشور میپردازیم.
درک بحران کمبود برق در کشور
در سالیان اخیر، کمبود برق در ایران به دلیل افزایش تقاضای انرژی همراه با عدم وجود زیرساختهای کافی، به یک بحران تبدیل شده است.
ایران، کشوری غنی از منابع طبیعی بوده و با بسیاری از موضوعات مختلف اجتماعی و سیاسی مواجه است که مجموعهی آنها سیاستهای انرژی کشور را شکل میدهد. در پنجاه سال اخیر، ثبات اقتصادی کشور دستخوش تحولاتی شد. تمرکز بیش از حد بر صادرات نفت، به جای سرمایهگذاری در بخشهای دیگر، اتکای بیش از حد به سوختهای فسیلی ایجاد کرد که در نتیجه آن به زیرساختهای نیرو و برق نیز آسیب وارد شد.
تولید برق در ایران از لحاظ تاریخی به گاز طبیعی و نفت متکی بوده و انرژیهای تجدیدپذیر با وجود پتانسیلهای فراوان ساخت نیروگاه خورشیدی، نیروگاه بادی و نظایر آن، سهم بسیار کمی (کمتر از ۱ درصد) را از کل تولید برق دارند. با این حال، بحران کمبود برق در کشور تنها به منابع طبیعی وابسته نیست و موضوعاتی مانند تحریمهای بینالمللی همگی اثر خود را بر جای گذاشته و موجب ایجاد بحران کمبود برق در کشور شدهاند.
نیروگاههای حرارتی که حدود ۹۳.۵ درصد از برق کشور را تولید میکنند، سالانه بیش از ۷۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی مصرف میکنند. اتکای شدید به گاز طبیعی، همراه با چالشهایی در افزایش تولید، بحران کمبود برق را تشدید میکند. زیرساختهای منسوخ تولید برق که از نیروگاههای گازی و بخار ناکارآمد تشکیل شده، منجر به از دست رفتن بیش از ۱۳ درصد از برق تولیدی در طول انتقال و توزیع میشود. این امر بر نیاز فوری به مدرنسازی تاکید میکند. قطع برق اثرات اقتصادی شدیدی دارد و پیشبینی میشود سالانه ۵ تا ۸ میلیارد دلار برای صنایع از بین برود که به بیثباتی اقتصادی گستردهتر منجر خواهد شد..
نقش سیاستهای اقتصادی
علل مستقیم بحران فعلی کمبود برق در کشور عمیقاً با فضای اقتصادی ایران در هم تنیده است. سوء مدیریت اقتصادی و تورم افسارگسیخته خدمات عمومی را تحت فشار قرار داده است. همچنین یارانههای دولتی با هدف پایین نگه داشتن قیمت برق منجر به مصرف بیرویهی برق شده و شهروندان بدون توجه به رعایت اصول بهینهی مصرف، از برق استفاده میکنند. ایران همواره در زمینه قیمت مصرف برق در جهان یکی از ارزانترین کشورها قلمداد میشود اما این ارزان بودن، منجر به مصرف بیش از حد از برق شده است.
تحریمهای اقتصادی اعمال شده توسط ایالات متحده و سایر کشورها، به ویژه پس از توافق هستهای (برجام) در سال ۲۰۱۵ و خروج ترامپ رئیس جمهور وقت امریکا از آن در سال ۲۰۱۸، با محدود کردن دسترسی به سرمایهگذاریهای خارجی و فناوری، مسائل را تشدید کرده است. در نتیجه، زیرساختهای برق ایران از عدم نگهداری مناسب، وجود فناوری قدیمی و سرمایهگذاری ناکافی در ظرفیتهای تولید جدید، آسیب دیده است. نکتهی دردناک اینجاست که هرچند کشور ما منابع تولید برق فراوانی مانند گاز را در اختیار دارد، اما در به کارگیری ابزارهای استفادهی مؤثر از آنها با مشکل مواجه شده است.
آب و هوای سرد و گرم؛ بحران همچنان پابرجاست!
اگر از سیاستهای اقتصادی چشمپوشی کنیم، تغییرات آب و هوایی نیز یک تهدید غیرقابل پیشبینی برای بحران کمبود برق در کشور بوده که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد.
در فصول سرد سال و با غلبهی سرما، نیازهای گرمایشی، افزایش استفاده از وسایل برقی، کوتاهتر شدن طول روزها و نیاز به روشنایی بیشتر و تغییرات در فعالیتهای اقتصادی منجر به افزایش تقاضا برای برق در طول فصل زمستان میشود.
از طرفی، با افزایش دما، به ویژه در ماههای گرم تابستان، تقاضای برق به شدت افزایش مییابد. سیستمهای تهویهی مطبوع برای مقابله با گرما در خانهها به لوازم اصلی تبدیل میشوند که منجر به افزایش مصرف انرژی میشود و شبکه برق اغلب نمیتواند از عهدهی عرضهی آن برآید. در نتیجه تقاضا برای برق اغلب از عرضهی آن پیشی میگیرد که منجر به خاموشی و سهمیهبندی و قطع برق میشود.
بحران کمبود برق در کشور چه پیامدهایی دارد؟
پیامدهای کمبود برق در ابعاد مختلفی خود را نشان میدهند. در ادامه تنها به دو مورد از این پیامدها اشاره میکنیم.
تأثیرات اجتماعی
بحران کمبود برق در کشور و به تبع آن، قطع برق نه تنها آزاردهنده است، بلکه میتواند زندگی روزمره را نیز مختل کند. خاموشیهای طولانیمدت، امکان خدماترسانی بهداشتی را مختل میکند. همچنین در برخی موارد، بر دسترسی به آب آشامیدنی و فعالیتهای آموزشی و اقتصادی تأثیر میگذارد. از طرفی، وجود زیرساختهای ضعیف اغلب منجر به توزیع ناعادلانه برق شده و جوامع حاشیهنشین، مناطق روستایی و محلههای فقیرتر را مستعد قطع برق میکند.
تأثیرات اقتصادی
پیامدهای اقتصادی کمبود برق به همان اندازهِی پیامدهای اجتماعی، فراوان است. صنایع متکی به منبع تغذیه ثابت برق به دلیل قطعیهای غیرمنتظره با ضررهای فلج کننده مواجه میشوند. کارخانجات تولیدی، کشاورزی و بخشهای خدماتی همگی مختل میشوند که منجر به کاهش بهرهوری و از دست دادن مشاغل میشود.
در بخش کشاورزی، سیستمهای آبیاری وابسته به برق آسیب میبینند که میتواند تهدیدی برای امنیت غذایی باشد. اختلال در سردخانههای نگهداری مواد غذایی به معنای فاسد شدن مواد غذایی، به خطر انداختن منابع و افزایش قیمت مواد غذایی است.
در نتیجه، مجموعهی این عوامل، اقتصاد کشور را که از قبل از تحریمها و تورم رنج میبرد تحت فشار قرار میدهد.
انرژیهای تجدیدپذیر؛ راه خروج از بحران کمبود برق در کشور
همانطور که اشاره شد، ایران با اتکای بیش از حد به سوختهای فسیلی با قطعی مکرر برق مواجه است اما کشور ما در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه انرژی حاصل از نیروگاه خورشیدی و بادی، پتانسیلهای محقق نشدهی زیادی دارد که در مقایسه با کشورهای همسایه، در توسعهی این منابع بسیار کند و ضعیف عمل کرده است.
بخش انرژیهای تجدیدپذیر در ایران با ظرفیت عملیاتی تنها ۸۷۹ مگاوات، اکنون کمتر از یک درصد از کل برق کشور را تولید میکند. ایران در سال ۲۰۲۳، از منابع تجدیدپذیر، کمتر از ۷۵ مگاوات برق تولید کرد. در حالی که عربستان سعودی و ترکیه به ترتیب ۲۸۴۰ مگاوات و ۲۸۰۰ مگاوات تولید برق را از این منابع به ثبت رساندند.
هدف ایران تولید ۲۵۰۰ مگاوات از منابع انرژی تجدیدپذیر برای دستیابی به اهداف بلندمدت رسیدن به پایداری است. حل این مسائل و دستیابی به پیشرفتهای چشمگیر نیازمند تعهدات مالی کلان و برنامه ریزی دقیق و رهایی از تحریمهای طاقت فرسای غرب است.
برای درک بیشتر، فقط وجود بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال در ایران، پتانسیل عمیق کشور ما را برای توسعهی انرژیهای تجدیدپذیر و راهاندازی نیروگاههای بیشتری مانند نیروگاه خورشیدی فولاد مبارکه اصفهان از پروژههای شرکت صنایع نیرو و انرژی پاک فولاد (صناپ) نشان میدهد. این امر فرصت کافی برای رشد انرژی خورشیدی و تأسیس زیرساختهایی مانند این نیروگاه خورشیدی را فراهم میکند.
کلام آخر
در سالهای اخیر، ایران با چالشهای مهمی در زمینهی بحران کمبود برق در کشور بهویژه در ماههای اوج تابستان و زمستان مواجه بوده است. با افزایش تقاضا برای مصرف برق که ناشی از نیاز به گرمایش در زمستان و سرمایش در تابستان است، زیرساختهای موجود برای ادامه دادن با مشکل مواجه شده است.
با این حال، در میان این چالشها یک فرصت امیدوارکننده وجود دارد: انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه انرژی خورشیدی. ایران دارای پتانسیل خورشیدی عظیمی بوده و از روزهای آفتابی زیادی در طول سال برخوردار است. بیابانهای وسیع و فضاهای باز موجود در کشور، ایران را برای سرمایه گذاری در پروژههای نیروگاه خورشیدی ایدهآل میکند که نه تنها میتواند بحران کمبود برق را کاهش دهد، بلکه راه را برای آیندهی انرژی پایدارتر و انعطافپذیرتر هموار میکند.